خدایا!
دلگیرم ! دلگیر !!
ازدلم دلگیرم که چطوربه این راه آمدومن چقدردراین راه دروغ گفتم . . فریب دادم . . وحسرتخوردم . . .
وچه افسوس که نوجوانی وانرژی خویش رابه جای ریختن به پای خالقم . . . به پای ساخته ی دسته خالقم ریختم ونفهمیدم که چقدرزودگذشت و من
دیگرهمان من نیستم . . دنیایم عوض شده است . . دلم عوض شده است . . وانگارهیچ چیزسرجای خودنیست. . .
چه غمگین هنگامی است که خودمیفهمم که چه میکنم . . چه نمیکنم . . وچه میخاهم انجام دهم اما نمیتوانم . . !!!
پروردگارم!
یاریم ده تاازین دوره از زندگی طوفانی وپرتلاطمم خارج شوم وبه سوی یگانه خالق هستی ام بازگردم . . .
واین رادانستم که:
کردگارمن . . یگانه بخشده ای است که عفووگذشتش همیشگی وتکراری است که هیچ وقت تکرارنیست . . .
ومن این رامیدانم وبه او ایمان خواهم داشت . .
حال میفهمم که آری این بازگشت چه شیرین است موقع ای که خدادرنزدیکی ام است ودرهنگام گذشت ازکوه های سخت زندگانیم اوست که دستم راگرفته وآرام درگوشم نجوامیکند:"من باتوام نگران نباش"
ومن تنهامیتوانم بگویم:"خدوندا متشکرم !!"
منبع>>>> Www.neveshtehaye1tymar.loxblog.com/
نظرات شما عزیزان: